يه پهلوون، يه نوجوون
يه نوجوون، يه پهلوون
دلش مثه دريا و
به وسعت يه آسمون
داره تو شيوه نبرد
از فاتح جمل نشون
چه قامت رعنايی عجب قدوبالايي
چه صورت زيبايی عجب حسن سيمايی
خلق حسن
خوى حسين
به جلوه زهرايی
«لا قُوَّةَ الّا بّالله» به شمشير حسنی
«لا قُوَّةَ الّا بّالله» به تصوير حسنی
«لا قُوَّةَ الّا بّالله» به جانان حسين
«لا قُوَّةَ الّا بّالله» به اين شير حسنی
***
دست اجل، معنی یل
معنی يل، دست اجل
شده زمین مبهوت
این ضربههای بیمثل
تو آسمون میپیچه
طنین «أَحْلی مِنْ عَسَل»
سیادت مطلق تو، دلاور بر حق تو
صلابت بیرق تو، واهمه ازرق تو
زنده شده
یاد علی
خاطره خندق تو
«لا قُوَّةَ الّا بّالله» به جنگاور حسن
«لا قُوَّةَ الّا بّالله» به این دلبر حسن
«لا قُوَّةَ الّا بّالله» به ماه پارهی حسین
«لا قُوَّةَ الّا بّالله» به این کوثر حسن