شهادت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها

فیلم های مراسم

  • روضه | اسیر رحمت خود کرده ای کرامت را
        حاج حنیف طاهری

    اسیر رحمت خود کرده‌ای کرامت را
    به دستگیری خود وعده ده قیامت را
     
    ز دامن تو یقین دست صبر کوتاه است
    خیال وصل شما کشته استقامت را
     
    پیمبران اولوالعزم در نزول بلا
    به اقتدای شما بسته‌اند قامت را
     
    به غیر حضرت زهرا و تو کدامین زن
    به روی شانه‌ی خود می‌کشد امامت را
     
    تو ظلم را به مذلّت کشانده‌ای یعنی
    خودت گرفته‌ای از شام انتقامت را
     
    امام کرب‌و‌بلا و تشنه‌ی سلام تو بود
    غروب روز دهم، اوّل قیام تو بود
     
    همه بساط شما نور عشق محضر توست
    تمام پرده‌ی عصمت نخی ز معجر توست
     
    حسین در همه عمرش به خویش می‌بالید
    که زیر گنبد این آسمان برادر توست
     
    جهان حیات خودش را ز فاطمه دارد
    همان که فخر نموده از اینکه مادر توست
     
    به ذوالفقار زبان تو فتح شد کوفه
    بگو که حیدر کرّار نام دیگر توست
     
    امام را سر ذوق آوری به هر حالت
    حسین بر سر نی رفته پای منبر توست
     
    امید بسته دو عالم به دست بسته‌ی تو
    شکوه دین‌ محمّد سر شکسته ی تو
     
    تو در میان بلا قد کشیده‌ای زینب!
    هر آنچه می‌شنوم را تو دیده‌ای زینب!
     
    تو تشنه‌تر ز همه بوده‌ای و دم نزدی
    تو در مسیر سواران دویده‌ای زینب!
     
    مشخّص است ز عمر کم تو بعد حسین
    زمان ذبح برادر رسیده‌ای زینب
     
    غلاف و کعب نی و تازیانه، بارش سنگ
    تو طعم یک به یکش را چشیده‌ای زینب
     
    هنوز سر به فلک می‌زند جراحاتت
    تو لحظه‌لحظه پیاپی شهیده‌ای زینب
     
    برای یوسف گم‌گشته سینه می‌کوبی
    گریستی همه را با دو چشم یعقوبی
     
    برای آه نمانده به سینه‌ات نایی
    صدای بی‌کسی تو نمی‌رسد جایی
     
    نفس بکش نفست را کسی نمی‌برد
    صدای بی‌کسی تو نمی‌رسد جایی
     
    ز صبح پیروهنی را به سینه چسباندی
    هزار مرتبه گفتی چرا نمی‌آیی
     
    تو رو به قبله‌ای و هیچ‌کس کنارت نیست
    عزیز کرده‌ی حیدر چقدر تنهایی
     
    کسی نمانده بیاید به زیر تابوتت
    کسی نمانده بگرید، رباب، لیلایی
     
    چقدر بی‌کسی و انتهای غم اینجاست
    که لحظه‌لحظه عمرت غروب عاشوراست
     
    برای صحن بهارت رسید فصل خزان
    نداشت قلب جهان بعد از آن زمان ضربان
     
    برای امر مهمی وضو گرفت کسی
    نشست بعد اذان روی سینه‌ای قرآن
     
    دوید خنجر و عالم فتاد از حرکت
    بریده شد سر ارباب عالم امکان
     
    کسی بدون جسارت نرفت از گودال
    چه سفره‌ای است همه رزق می‌برند از آن
     
    خدا به داد دل دختران شاه رسد
    عبای غارتی‌اش را به دوش کرده سنان
     
    چه ظلم‌ها دم آخر به شاه می‌کردند
    تمام دخترکانش نگاه می‌کردند

    ***

    تو رو یک سپاه کشت
    تو رو بی گناه کشت
    منو خنده‌های
    توی قتلگاه کشت

    تو رو اضطراب کشت
    تو رو مشک آب کشت
    منو گریه‌های
    هر شب رباب کشت

    تو رو یک پلید کشت
    ضربه شدید کشت
    منو خنده‌های
    مجلس یزید کشت

    تو رو بی‌امان کشت
    بغض ساربان کشت
    منو خنده‌های
    خولی و سلام کشت

    تو رو یک غلام کشت
    بین ازدحام کشت
    منو خنده‌های
    حرمله مدام کشت
  • زمینه | ستم بود و آتش ستم بود و خنجر
        حاج حنیف طاهری
    ستم بود و آتش، ستم بود و خنجر
    ستم بود و گهواره سرخ اصغر
    ستم بود و فردای دلگیر خواهر

    ستم بود و دوری از تو برادر
    ستم بود و این‌قدر بی‌حرمتی را
    به جان تو زینب نمی‌کرد باور

    ستم بود و تنها صدایی شکسته
    که فریاد می‌زد برادر، برادر
  • زمینه | چقد صبوری کردم، میون اون همه آشوب
        حاج حنیف طاهری
    چقدر صبوری کردم
    میون اون همه آشوب
    چه لحظه‌ی سختی بود
    خروج کربلا غروب

    بدنت، زیر سنگا بود و
    برای، تو می‌شد تابوتت
    رگای، تو بریده بود و
    چش خواهر تو مبهوتت

    دختر زهرام
    جان رسولی
    من پیش شمر و
    تو پیش خولی

    ***

    تو خیمه رو می‌دیدی
    با اون نگاه خون‌آلود
    رو پیکر پاک تو
    یه جای سالمم نبود

    کفنت، خاک صحرا بود و
    به تنت، شعله‌ها می‌تابید
    بدنت، غرق خون بود امّا
    سر تو، دس به دس می‌چرخید


    روی دلم من
    زخم فراغه
    تو روی نیزه
    من روی ناقه

    ***

    چقد صبورى كردم
    ميون اون همه آزار
    چه لحظه سختی بود
    ميون كوچه بازار

    از لبت، قارى قرآنم
    آيه های خدا می‌شنيدم
    سر تو، روى نيزه بودو
    لبتو، پره خون می‌ديدم

    رو بدن من
    پره كبودى
    ناموس تو رفت
    بين يهودى
  • زمینه | زینب رسیده به بازار شامیان
        حاج حنیف طاهری
    زینب رسیده به بازار شامیا
    کافیه که به یک لحظه غضب کنه
    بیچاره شامیا

    جمع کنید این بساط و
    این هیاهو و نشاط و
    ای یزید با یه خطبه
    زینب می‌بره صداتو

    به چادر می‌بنده گره
    مانند علی
    می‌پوشه زره
    جانم زینب

    اگر روی‌ منبر بره
    از اجداد تو
    آبرو می‌بره
    جانم زینب

    شکوه زینب کبری رو ببین
    لعنة الله علی القوم الظالمین

    ***

    در واقع تا ابد، پاینده زینبه
    از کوفه تا به شام، در لشگر حسین
    فرمانده زینبه

    این حسین زندگیشه
    شرم کنید تا همیشه
    ای یزید با یه خطبه‌اش
    کاخت زینبیه میشه

    کلام دخت فاطمه
    خارت می‌کنه
    به چشم همه
    جانم زینب

    تو رگهاش خون مادر و
    می‌گیره ازت
    حقّ حیدر و
    جانم زینب

    شکوه زینب کبری رو ببین
    لعنة الله علی القوم الظالمین
  • واحد | شبی رسیده ز ره، شب نگو، بگو سالی
        حاج حنیف طاهری
    شبی رسیده ز ره، شب نگو، بگو سالی

    ببین ز خواجه‌ی رندان گرفته‌ام فالی

    نماز شام غریبان چو گریه آغازم

    به مویه‌های غریبانه قصّه پردازم

    سلام، کوه غم و کوه صبر و کوه بلا

    سلام، حنجره‌ی بی‌بدیل کرب‌وبلا

    تو با مرام حسینی میان کوفه و شام

    بنای ظلم فرو ریختی به تیغ کلام

    بگو به ما که به گوشت مگر چه خواند حسین

    بگو! مگر ز لبانش چه درّ فشاند حسین

    بگو که گفت من این راه را به سر رفتم

    به پای‌بوسی این راه پرخطر رفتم

    تو هم به پای برو ما نگاهمان که یکی‌ست

    مراممان که یکی رسم و راهمان که یکی‌ست

    بگو که گفت: هلا نور چشم من زینب!

    بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب

    بخوان که دود شود دودمان دشمن تو

    بنای جور بلرزد ز خطبه خواندن تو

    نبینمت که اسیر حرامیان باشی

    اسیر فتنه و نیرنگ شامیان باشی

    که در عشیره‌ی ما عشق، ارث اجدادی‌ست

    اسارت است که سنگ بنای آزادی‌ست

    سلام ما به اسارت، سلام ما به دمشق

    سلام ما به پیام‌آور قبیله عشق

    ببین نشسته به خون، مقتل لهوفی ما

    گرفته رنگ فغان نامه‌های کوفی ما

    شراب نور که هشیار و مست خورده تویی 

    که گفته‌‌است که کشتی شکست‌خورده تویی

    سرت اگر چه در آن روز رفت بر سر نی

    نخورد دشمنت امّا جوی ز گندم ری
  • واحد | ای جوان‌مردترین مرد عالم
        حاج حنیف طاهری
    ای جوان‌مردترین مرد عالم
    داغ تو تلخ‌ترین درد عالم

    زخم شمشیر و تیر و سنان یک طرف
    نقض پیمان یک طرف
    تشنگی‌های پیر و جوان یک طرف
    طفل عطشان یک طرف

    شنیدیم
    که گفتی
    دلداده باشید

    اگر دین ندارید، آزاده باشید

    ***

    جذبه دلبری در نگاهت
    حر ّ و جون و وهب در سپاهت

    هر که را با خودت تا خدا می‌کشی
    بَه چه زیبا می‌کشی
    عالمی را سوی کربلا می‌کشی
    تا کجاها می‌کشی

    پیامه
    تو این است
    آماده باشید

    برای رسیدن در جاده باشید

    شاعر: مهدی زنگنه
  • تک | نائبة الزهرا، زینب
        حاج حنیف طاهری
    ای وجودت تمام ثارالله 

    وی علمدار بام ثارالله

    پایدار همیشه‌ی توحید 

    پاسدار قیام ثارالله

    به تو دین متّکی است تا محشر 

    از تو پاینده نام ثارالله

    به قیام حسین‌گونه تو 

    تا قیامت سلام ثارالله

    نائبة الزهرا؛ زینب
    ای دختر مولا؛ زینب

    ***

    هر کلام تو یک حماسه خون 

    هر نفس تو یک پیام ثارالله

    همره و هم‌مرام و همسنگر 

    همدم و هم‌کلام ثارالله

    ذوالفقار زبان تو در کام 

    تیغ حق در نیام ثارالله 



    صحبتت چشمه‌های علم علی 

    حرمتت احترام ثارالله

    نائبة الزهرا؛ زینب
    ای دختر مولا؛ زینب

    ***

    تو ز تجلیل برتری زینب 

    تو همانند مادری زینب

    تا صدایت به کوفه گشت بلند 

    همه گفتند حیدری زینب 
 


    جز امامت که هست خاص حسین 

    با امامت برابری زینب

    منجی چارمین ولی خدا 

    در کنار برادری زینب

    
به خدا غیر چارده معصوم 

    از همه مردها سری زینب 



    نائبة الزهرا؛ زینب
    ای دختر مولا؛ زینب

  • شور | قهرمان، بی‌کران، عمّه امام زمان
        حاج حنیف طاهری
    قهرمان، بی‌کران؛ عمّه‌ی امام زمان
    کریمه، فاضله، خواهر ابوفاضله

    دل خونه‌ی زینبه
    دیوونه‌ی زینبه
    هر کی مسته حسینه اهل
    میخونه‌ی زینبه

    زینب، زینب، زینب؛ بنت الجلال
    زینب، زینب، زینب؛ اخت الوقار
    زن مگو مردآفرین روزگار

    یا زینب، یا زینب

    ***

    شیرزن، بت‌شکن؛ خواهر حسین و حسن
    عقیله، عالمه، شده وارث فاطمه

    آینه‌ی مادره
    دلدار برادره
    وقتی خطبه می‌خونه می‌گن
    انگار خود حیدره

    زینب، زینب، زینب؛ نام‌آشنا
    زینب، زینب، زینب؛ نام‌آوری
    ماده شیرا! کی کم از شیر نری؟

    یا زینب، یا زینب
  • شور | این صوت دختر علیه
        حاج حنیف طاهری
    این صوت دختر علیه
    که روی منبر علیه
    سردار لشکر علیه
    یازینب

    که از خطبه ‌خوندنش
    کوفه در تحیّره
    یه دستش به ذوالفقار
    یه دستش به چادره
    ترس از لشکر یزید
    به زینب نمی‌خوره

    روی خاک کوفه با مدد از نام علی
    می‌کوبه علم صدای زینب سپاه «ابن مرجانه» رو
    می‌ریزه بهم علمداری می‌کنه توو شام و کوفه مثه
    سقّای حرم قدم برمی‌داره می‌لرزه دشمن تنش
    با هریک قدم

    یازینب؛ سلام‌الله‌علیها زینب

    ***

    این تیغ خواهر حسنه
    خون‌خواه شاه بی‌کفنه
    فریاد «یاعلی» می‌زنه
    یا زینب

    به زن‌های عالمین
    این خانم سرآمده
    روی منبر علی
    دخت حیدر اومده
    گورتونو می‌کنه
    کارتون دراومده

    علمدار لشکر اباعبدالله عجب
    غوغا می‌کنه به حکم نام علی داره شام و کوفه رو رسوا می‌کنه حسینیه در مسیر بازار کوفی‌ها
    برپا می‌کنه اونی که فکر کرده به اسارت برده تو رو
    بی‌جا می‌کنه

    یازینب؛ سلام‌الله‌علیها زینب

    ***

    زینب آیینه قمره
    به طفلان حسین سپره
    به فتح کوفه مفتخره
    یا زینب

    بعد کربلا علم
    توو دستای زینبه
    عباس علی هم از
    شاگردای زینبه
    روی منبر علی
    تنها جای زینبه

    کلامش مانند ذوالفقاره که گور این
    لشکر می‌کنه می‌ریزه خون اونی که از پای بچّه‌ها زیور می‌کنه بدونید خون علی تو رگ‌های زینب
    کبری جاریه فقط با یه «یاعلی» ز دست بسته
    خیبر میکنه

    یازینب؛ سلام‌الله‌علیها زینب

    شاعر: سیّد محمّدرضا حسینی

صوت های مراسم

  • سخنرانی
        حجت‌الاسلام شحیطاط
  • روضه | اسیر رحمت خود کرده ای کرامت را...
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | ستم بود و آتش ستم بود و خنجر...
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | چقد صبوری کردم میون اون همه آشوب...
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | زینب رسیده به بازار شامیان...
        حاج حنیف طاهری
  • واحد | خواهد منشی عشقم قلم جز شاخه طوبی...
        کربلایی ابوالفضل آتشیار
  • واحد | نام زینب میبرم شعرم پریشان میشود...
        کربلایی طه موسیوند
  • واحد | شبی رسیده ز ره شب نگو بگو سالی...
        حاج حنیف طاهری
  • واحد | ای جوانمرد ترین مرد عالم...
        حاج حنیف طاهری
  • تک | نائبه الزهرا زینب ای دختر مولا زینب...
        حاج حنیف طاهری
  • شور | قهرمان بیکران عمه امام زمان...
        حاج حنیف طاهری
  • شور | این صوت دختر علی که روی منبر علی...
        حاج حنیف طاهری

تصاویر مراسم