جلسه هفتگی 30 آذر 1401

فیلم های مراسم

  • شور | از تو یاد گرفتم این شور و شعف داشتنو
        حاج حنیف طاهری
    از تو یاد گرفتم این شور و شعف داشتنو
    توی دل محبّت شاه نجف داشتنو
    توی زندگی هدف داشتنو
    جون به کف داشتنو

    فدای تو؛ تو که شرط اسلامی
    رهام نکن؛ اگه فکر فردامی
    تو مادر شهدای گمنامی

    چند روزی اومدی
    از عرش روی خاک
    تو روح خلقتی
    اَرواحُنا فِداک

    ***
    من می‌ترسم اگه از تو یه قدم دور بشم
    یا به چیزی به جز این عاشقی مشهور بشم
    می‌خوام از عشق‌تو پر نور بشم
    با تو محشور بشم

    تو مادری؛ همه چیزو می‌بینی
    اگه بخواد؛ دل خسته تسکینی
    میگم که «یافاطمه اَغیثینی»

    عالم حریم توست
    بانوی بی‌حرم
    من بچّه شیعه‌ام
    زهراست مادرم

    ***

    عشقتون برای ماست، ارثیه مادرا
    واشده با اسمتون توو جبهه‌ها معبرا
    دیدنت شهیدا توو سنگرا
    دمای آخرا

    بدون‌تو؛ می‌مونم توو گمراهی
    فدای تو؛ تو که عصمت اللهی
    میاد یه‌روز؛ پسرت به خون‌خواهی

    فرزند آخرت
    منجی عالمه
    سربند مهدیه
    لبیک فاطمه
  • زمینه | وعده؛ دروازه عرش، پشت پرچین بهشت
        حاج حنیف طاهری
    وعده؛ دروازه عرش
    پشت پرچین بهشت
    دیدم آن بالاها، خانه‌ای زیبا بود
    خانه‌ی زیبای حیدر و زهرا بود

    از تبسّم لبریز، از محبّت سرشار
    بانویی بی‌مانند، همسری بی‌تکرار

    خانه سرتاسر عشق!
    نبض امیّد منظّم می‌زد، زندگی جریان داشت
    زندگی فاطمه بود، زندگانی جان داشت

    یازهرا؛ یاعلی؛ یازهرا؛ یاعلی؛ یازهرا

    ***

    خانه؛ سجّاده یک‌پارچه بود
    گرم تسبیح خدا، دختران با حیدر
    پسران با زهرا، ذکر‌ها می‌گفتند

    مرتضی می‌فرمود، دم‌به‌دم «یافاطر»
    فاطمه می‌فرمود، پشت هم «یاعالی»
    غم در آن خانه نبود، ذرّه‌ای مثقالی

    مردِ مردان حیدر، فاتح خندق و خیبر آن‌که
    هم ستون دین است، هم عمود توحید

    رفت با ظرف سفالین انار
    پیش «امّ الحسنین»

    لرزش دست علی را دیدم
    آری از ترس نبود
    بس که دل‌داده زهراست و دل‌باخته‌اش
    دست او می‌لرزید

    هر دو خرّم، خرسند، عشق‌ آن‌ها جاوید

    یازهرا؛ یاعلی؛ یازهرا؛ یاعلی؛ یازهرا

    ***

    هیزم و دود نبود
    آن حوالی نفس و نعره نمرود نبود
    خار در باغ نبود
    در اگر میخی داشت، میخ آن داغ نبود

    کوچه باریک نبود
    روز تاریک نبود

    فاطمه چهره نمی‌پوشانید
    از علی در خانه
    شمع مولا بود و
    فاطمه پروانه

    راستی ای مردم!
    گرچه در روز جزا همگی حیرانند
    کنج این خانه دنج، شیعیان مهمانند

    یازهرا؛ یاعلی؛ یازهرا؛ یاعلی؛ یازهرا
  • زمینه | کشتی پهلو گرفته بین موج غم‌ها
        حاج حنیف طاهری
    کشتی پهلو شکسته بین موج غم‌ها

    من حسینم که شده چشمام برا تو دریا

    دل کشتی نجات گرفته باز تلاطم

    شده طوفان‌زده رنج و بلای دنیا

    حتّی این دم آخری
    دلشورت برای منه

    میدونم که اشک چشمات
    واسه کربلای منه

    واسه غریبی پسرت
    روضه میخونی مادر

    کارم به گودال نمیکشه
    اگه بمونی مادر

    ***

    شنیدم راه تو رو یکی توو کوچه بسته
    یجوری سیلی زده که گوشوارت شکسته

    پیچیده توی در و همسایه این خبر که
    بعد اون روز می‌خونی نمازتو نشسته

    می‌بینم ردّ ضربه‌ی
    سیلی روی صورتت
    چند وقته که زخمش هنوز
    باقیه روی صورتت

    از روزگار بدون تو
    خدا می‌دونه سیرم
    تا آخر عمر با غم تو
    زانو بغل می‌گیرم

    کارم به گودال نمی‌کشه
    اینجا برات می‌میرم

    ***

    انقد غصّه نخور که من کفن ‌نمی‌خوام
    به خودت زحمت نده؛ که پیرهن نمی‌خوام

    حالا که از وطنت خیری ندیدی مادر
    دیگه بعد رفتنت منم وطن نمی‌خوام

    کاش قبل از جدایی تو
    از پیکر جدا شه سرم
    قتلگام همین‌جاست اگه
    روی پات نباشه سرم

    تا وقتی زندم روضه‌خون
    کوچه‌های مدینم
    همین‌جا از بار غم‌تو
    سنگینه روی سینم

    کارم به گودال نمی‌کشه
    داغ‌تو رو نبینم
  • روضه | دل تو را آینه صدق و صفا می‌داند
        حاج حنیف طاهری
    بین زن‌های بهشتی که همه فاضله‌اند
    حق تو را شافعه‌ی روز جزا ‌می‌داند

    بر دل هرکه رسد عقده‌ای از درد و غمی
    گریه بر فاطمه را عقده‌گشا می‌داند

    خاک آن کوچه که تو پا به سرش بگذاری
    خویش را آبروی آب بقا می‌داند

    درد عشق‌تو چه درد است که بیمار غمت
    به ز بهبودی و درمان و دوا می‌داند

    کعبه با آن عظمت خانه‌ی خاکی تو را
    کعبه‌ی عرفان و وفا می‌داند

    ***

    تا تو هستی قبله کاشانه‌ام
    کعبه می‌گردد به دور خانه‌ام

    خانه‌ما گرچه از خشت است و گِل
    خشت روی خشت نه! دل روی دل

    آنچه در این خانه خود را می‌نمود
    عشق بود و عشق بود و عشق بود

    «لن ترانی» بوده زین «سینا» جدای
    رفته از این خانه هرکس تا خدای

    دست اعجازتو موسی آفرید
    بر تو گوید صد چو موسی آفرین

    آب کوثر اشک‌های چشم‌توست
    آتش دوزخ نشان خشم‌توست

    در تنور عشق چون بگداختی
    با علی با قرص نانی ساختی

    با علی آن سوی باور رفته‌ای
    تا خدا با بال حیدر رفته‌ای

    در فصول بی‌بهار عاطفه
    آمدی با کوله‌بار عاطفه

    آمدی در وادی لب‌ریز ظلم
    ای بهار عدل در پاییز ظلم

    در سر شیدایی من شور توست
    حیرت آینه از من شور توست

    ***

    شمع خود را رخ نورانی تو
    صاحب آن همه انوار وفا می‌داند

    میخ دستاس تو را خالق دستاس فلک
    محور دایره ارض و سما می‌داند
  • روضه | روز و شب من به گفت‌و‌گوی تو گذشت
        حاج سید حسین عرب
    روز و شب من به گفت‌وگوی تو گذشت
    سال و مه من به جست‌وجوی تو گذشت

    عمرم به طواف گرد کوی تو گذشت
    القصّه، همه در آرزوی تو گذشت

    ***

    زهرا که عنایتش به دنیا برسد
    باشد که به فریاد دل ما برسد

    یاربّ سببی ساز که در روز جزا
    پرونده‌ما به دست زهرا برسد

    ***

    دخترم فاطمه، جان پدرت قربانت
    نه پدر، بلکه جهانی به فدای جانت

    پیش‌تر آی که من بوسه زنم دست‌تو را
    چون بود دست خدای عهد منّانت

    سفره علم‌تو را دست خدا گسترده
    انبیا بر سر این سفره بسی مهمانت

    سینه‌ات باغ بهشت است و منم خرّم از آن
    که گلی بویم از آن گلشن جاویدانت

    به خدایی که جلالش ز جمالت پیداست
    نتوان گفت بدین قدر و شرف انسانت

    ملک نار در اعماق جهیم‌اش سوزد
    خازن جنّت اگر دیر برد فرمانت

    ***

    زهرا همه‌جا مونس و غم‌خوار علیست
    با پهلوی بشکسته طرفدار علیست

    هر دست که حامی ولایت نشود
    دستی که نبی بوسه زند، یار علیست

صوت های مراسم

  •     نامشخص
  • شور | حسین، حسین
        حاج حنیف طاهری
  • شور | از تو یاد گرفتم این شور و شعف داشتنو
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | وعده؛ دروازه عرش، پشت پرچین بهشت
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | کشتی پهلو گرفته بین موج غم‌ها
        حاج حنیف طاهری
  • روضه | دل تو را آینه صدق و صفا می‌داند
        حاج حنیف طاهری
  • روضه | روز و شب من به گفت‌و‌گوی تو گذشت
        حاج سید حسین عرب
  • روضه | آخرت زن بر ولای خسرو گردون‌مدار، دست
        حاج مهدی آصفی
  • سخنرانی
        حاج علی قربانی

تصاویر مراسم