شب هفتم محرم

فیلم های مراسم

  • روضه | زان تشنگان هنوز به عیّوق می‌رسد
        حاج حنیف طاهری

    زان تشنگان هنوز به عیّوق می‌رسد
    فریاد «العطش» ز بیابان کربلا

    بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید
    خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

    از آب هم مضایقه کردند کوفیان
    خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

    ***

    فلک گسترده خوانی، آب و نانش: خون و لخت دل
    عراقی میهمان‌دار است و میهمان هم از حجاز آید
     
    به روی میهمانان حجازی آب را بستند
    که دیده میهمان را اینچنین مهمان‌نواز آید؟

    ***

    آزادگان عالم و مردان روزگار
    شیران شرزه در صف میدان کارزار

    در مکتب حسینِ علی خوانده‌اند و بس
    درس شجاعت و شرف و عزّت و وقار

    گردن به بند بندگی کس نمی‌دهند
    گر زیر تیغ دشمن و گر بر فراز دار

    دنیا به دیده‌ی دلشان پست و بی‌بهاست
    نام نکوی مرد به از قصر زَر نِگار

    خرد و کلان چو دایره بر گِرد هم زنند
    از محور آورند برون چرخ کجمدار

    در مکتب حسین صغیر و کبیر نیست
    گو پیر سال‌خورده و گو طفل شیرخوار

    درسی که سال‌خورده به عهدی گرفته‌است
    نوزاده طفل خواندش از بر به شاهکار

    تدریس شیرخوار ز دامان مادر است
    شیری که خورده، شیر نخورده به روزگار

    شیر اَر به پنجه می‌شکند پشت دشمنش
    این شیرخوار با نگهش می‌کند شکار

    پاسخ به تیر حرمله با یک نگاه داد
    با آن نگه که بود در آن تیر، صد هزار

    آن تیرخورده، با نگه تیربار خویش
    بنیاد تار و پود ستم کرد تار و مار

    زد لکّه‌ای به صفحه‌ی تاریخ دشمنان
    کش هفت آب دهر نشوید به هفت بار

    آن دم که دست‌وپا زده آن دست‌بسته‌طفل
    پر بسته، سر بریده، چو بلبل در احتضار

    آهسته لب به گوش پدر بر نهاد و گفت
    بابا مبارک است تو را فتح کارزار

    ما کار دشمن تو در این عرصه ساختیم
    رفتیم و باز گوش به فرمان در انتظار

    آه از دمی‌ که خون علی را به کف حسین
    افشاند بر فلک به ره و رسم یادگار

    گفتا که خون اصغر من تا به رستخیز
    ای بهترین امین به امانت نگاه‌دار

    آمد ندا ز هاتف غیبی که یا حسین
    قربانیت قبول به درگاه کردگار

    در راه ما گذشته‌ای از جان و جاه خویش
    ما را و جاه ما همه را زانِ خود شمار

    دیگر میان ما و تو، ما و توئی نماند
    آن جا که ما توئیم؛ تو مائی! دگر چکار؟!

    ***

    الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را
    لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را
  • زمینه | مِنَ الْسَّماوات العلی الی أَرضِ کَرْبَلا
        حاج حنیف طاهری
    مِنَ السَّماواتِ الْعُلی
    إِلی أَرْضِ کَرْبَلا
    بَکَتْ مَلائِکَةُ السَّما
    عَلَی الذَّبیحِ مِنَ الْقَفا

    گریه، نوحه؛ برای حسین
    عالم، آدم؛ فدای حسین

    ***

    مِنْ آدَمَ صَفْوَةِ الله
    إِلى خَتْمِ الأَنبيا
    بَكى جَميع ُ المُرَسَلين
    عَلَى المَنْحورِ فى الوَرا

    دينی، قلبی؛ «ضَميرى حُسين»
    فكرم، ذكرم؛ «أَميرى حُسين»
  • زمینه | اسمتو علی گذاشتیم، تا مثه علی‌اکبر…
        حاج حنیف طاهری
    اسمتو علی گذاشتیم
    تا مث علی‌اکبر
    دست از عشق برنداری

    اسمتو علی گذاشتیم
    تا شبیه پهلوونا
    هر چی شد، دووم بیاری

    آب نداریم
    چند روزه که خواب نداریم
    از تشنگی تاب نداریم
    آب نداریم

    به روم نیار ولی
    دووم بیار علی
    به روم نیار ولی
    دووم بیار علی

    لالایی، لالایی
    لالایی، لالایی
    لالایی؛ جان رباب
    لالایی، لالایی
    لالایی، لالایی
    لالایی؛ آروم بخواب

    ***

    خیمه‌خیمه گشتم انگار
    مهر فاطمه به کام
    خشک بچّه‌هاش حرومه

    هر چی لالایی می‌خونم
    چشمای تو نیمه‌بازه
    یعنی دیگه کار تمومه

    ای فرشته
    کار تو از کار گذشته
    رفته عمو برنگشته
    ای فرشته

    نخوردی شیر ولی
    آروم بگیر علی
    نخوردی شیر ولی
    آروم بگیر علی

    لالایی، لالایی
    لالایی، لالایی
    لالایی؛ جان رباب
    لالایی، لالایی
    لالایی، لالایی
    لالایی؛ آروم بخواب
  • زمینه | مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
        حاج حنیف طاهری
    مشتاقی و صبوری، از حد گذشت یارا
    گر تو شکیب داری، طاقت نمانده ما را

    بیا که طاقت همه
    به سر شد عشق فاطمه
    «عَجِّلْ عَلی ظُهورِکَ» است
    دعای شاه علقمه

    به اباالفضل قسم برگرد
    جان صاحب‌علم برگرد
    ما همه چشم‌به‌راه تو
    سوی اهل حرم برگرد

    الْعَجْل، الْعَجْل مولا

    ***

    دیدار یار غائب، دانی چه ذوق دارد؟!
    ابری که در بیابان، بر تشنه‌ای ببارد؟!

    عطش نشست به کام ما
    کجایی ای امام ما؟!
    همه امید ما شده
    به تو رسد سلام ما

    همه چشم‌انتظار تو
    همه دل‌ بی‌قرار تو
    کربلا می‌رویم آقا
    همگی در جوار تو

    الْعَجْل، الْعَجْل مولا
  • نوحه | گریه‌ی مستانه تماشا دارد
        حاج حنیف طاهری
    نوحه‌ی شب هفتم

    گریه‌ی مستانه تماشا دارد
    باده‌ی این میکده سقّا دارد
    غصّه نخور قدر تمام عالم
    گوشه‌ی میخانه‌ی او جا دارد

    ای جانم
    کوچه به کوچه
    خانه به خانه
    دوباره شد صحبت ارباب

    ای جانم
    هر که بیاید
    در بگشاید
    به روی او حضرت ارباب

    بیایید، بیایید
    همه دم بگیریم
    بمیریم، بمیریم
    ازین عشق بمیریم

    حسین جان
    حسین جان
    حسین جان
    حسین جان

    ***

    از سحر صبح ازل همواره
    تا به ابد هر که ندارد چاره
    آمده در خیمه‌ی ارباب ما
    دست توسّل زده بر گهواره

    این کودک
    باب نجات است
    آب حیات است
    اگرچه از عطش بریده

    این کودک
    با لب خاموش
    تشنه و بی‌هوش
    به یاری پدر رسیده

    بیایید، که محتاج
    به طفلی صغیریم
    بمیریم، بمیریم
    ازین عشق بمیریم

    حسین جان
    حسین جان
    حسین جان
    حسین جان
  • واحد | سرمو بالا می‌گیرم، سرمو بالا نگه‌دار
        حاج حنیف طاهری
    سرمو بالا می‌گیرم
    سرمو بالا نگه‌دار
    برو روی دست بابات
    پسرم خدانگهدار

    ای شیرزاده‌ی ندیده جنگ
    ای شیرخواره‌ی نخورده شیر
    مادر! با گلوی نازکت
    جلوی تیر سه‌شعبه رو بگیر

    گلوت پاره شه ولی حنجر بابا نه
    سرت رو زمین بیفته سر بابا نه

    ای مرد رباب
    هم‌درد رباب

    ***

    سرمو پائین می‌گیرم
    آخه بابات نگرونه
    من میام برای دفنت
    تا که دس تنها نمونه

    می‌میرم برا غم حسین
    می‌میرم به پای داغ تو
    خاکت می‌کنیم خدا کنه
    نیادش یه نیزه‌دار سراغ تو

    سرت رو نیزه بره به پیش زینب نه
    رو خاکا بیفته امّا زیر مرکب نه

    ای مرد رباب
    هم‌درد رباب

    ***

    سرتو بالا می‌بینم
    روی نیزه‌ها می‌بینم
    جای زخمای گلوتو
    دارم از اینجا می‌بینم

    بین راه اگه ندیدمت
    تو شام بلا می‌بینمت
    همراه سر پدر علی
    میون طشت طلا می‌بینمت

    گلم پرپر بشه اما گل زهرا نه
    لبت خیزرون ببینه لب بابا نه

    ای مرد رباب
    هم‌درد رباب
  • واحد | حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را
        حاج حنیف طاهری
    حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را
    به خون نشانده دل دودمان آدم را

    غم تو موهبت کبریاست در دل من
    نمی‌دهم به سرور بهشت این غم را

    غبار ماتم تو آبرو به من بخشید
    به عالمی ندهم این غبار ماتم را

    زمان به یاد عزایت محرّم است حسین
    اگر چه شور دگر داده‌ای محرّم را

    اگر بناست دمی بی‌تو بگذرد عمرم
    هزار بار بمیرم نبینم آن دم را

    بالله اگر نبود خدا خون‌بهاى او
    عالم نبود در خور نعلين پاى او
  • تک | من علی‌اصغرمو تیغ اگر بردارم…
        حاج حنیف طاهری
    من علی‌اصغرم و تیغ اگر بردارم
    در وجودم سکنات علی‌اکبر دارم

    نسب هاشمی‌ام کار خودش را کرده
    جگر حمزه، دل فاتح خیبر دارم

    بِدَمِ الْمَظلوم
    بِدَمِ الْمُضطَر
    یا علی‌اصغر

    ***

    سن کم از نظر نسل علی مطرح نیست
    کوچک امّا اثر مالک‌اشتر دارم

    همه کردند سر و جان به فدای پدرم
    کسر شأن است ببینند که من سر دارم

    در سپاهی که عمویم شده فرمانده‌ی آن
    حکم جانبازی و سربازی لشگر دارم

    من ز نسل علی‌ام که زرهش پشت نداشت
    حرمله کمتر از آنست زره بردارم

    بِدَمِ الْمَظلوم
    بِدَمِ الْمُضطَر
    یا علی‌اصغر

    ***

    من ز نسل علی‌ام که زرهش پشت نداشت
    حرمله کمتر از آنست زره بردارم

    از سر نی به سر عمّه شوم سایه‌ی سر
    ارث غیرت ز ابالفضل دلاور دارم

    کوفه و شام بترسید که من در رگ خود
    خون قتّال عرب، حضرت حیدر دارم

    هاشمیّون همگی مادری‌اند و من هم
    هر چه دارم همه از دامن مادر دارم

    گرچه افتاده‌ام از شیر به تیر سه‌پری
    جگری با جگر شیر برابر دارم

    بِدَمِ الْمَظلوم
    بِدَمِ الْمُضطَر
    یا علی‌اصغر
  • تک | وافریادا ز عشق! وافریادا
        حاج حنیف طاهری
    وافریادا ز عشق! وافریادا
    کارم به یکی طرفه نگار افتادا
    گر داد من شکسته دادا؛ دادا
    ورنه من و عشق هرچه بادا؛ بادا

    بی‌تو مبادا
    زنده بمانم
    عشق بورزم
    عشق بدانم

    بی‌تو مبادا
    داغ عزیزم
    در غم دیگر
    اشک بریزم

    یارا یارا یارا؛ یااباعبدالله
    ای عشق جهان‌آرا؛ یا اباعبدالله
    مستیم از این باده؛ «أَلْمِنَّةُ لله»
    هشیار مکن ما را؛ یا اباعبدالله

    ***

    ای عشق تو را هرآنکه نشناخته است
    در هر نفسی قافیه را باخته است
    گفتند همه که خاک سرد است ولی
    خاک تو به سینه آتش انداخته است

    چیست حریمت؟!
    عرش معلّی
    چیست شفایم؟!
    تربت اعلی

    هیچ غمی نیست
    غیر غم تو
    قبله‌ی قلبم
    شد حرم تو

    چون ذرّه به دامانت؛ یااباعبدالله
    هستیم در ایوانت؛ یااباعبدالله
    هر کس به تماشایی، جایی برود ما هم
    رفتیم به قربانت؛ یااباعبدالله
  • شور | دلداده باش؛ ای سینه‌زن آماده باش
        حاج حنیف طاهری
    دلداده باش
    ای سینه‌زن آماده باش

    صدای سلطان دین می‌آید
    صدای «هَلْ مِنْ مُعین» می‌آید

    «یَابْنَ سِدْرَةُ الْمُنْتَهی»؛ لبّیک
    «یَابْنَ زَمْزَمَ وَ الصِفا»؛ لبّیک
    سیل عشّاق تو به راه افتاد
    «یاحسین، شاه کربلا»؛ لبّیک

    بر سر و بر، سینه زنید
    اهل جنون
    آیه عشق، حک شده بر 
    رایت خون

    بِالْحُسَیْنِ تَسْعَدون

    ***

    مستان همه
    راهی شوید تا علقمه

    به مستی اینجا قدم بردارید
    به یاد سقّا علم بردارید

    «اَلدَّخیل یَابْنَ مُرْتَضی»؛ عباس
    «اَلدَّخیل صاحِبُ الوَفا»؛ عباس
    این علم با تو تا ابد بالاست
    «اَلدَّخیل حامِّلُ اللِوا»؛ عباس

    ریزه‌خورند، عالمیان
    از کرمت
    می‌رسد این، نغمه کنون
    از حرمت

    بِالْحُسَیْنِ تَسْعَدون
  • شور | مرد جنگی نبود، زره و شمشیر نداشت
        حاج حنیف طاهری
    مرد جنگی نبود
    زره و شمشیر نداشت
    خواست بگه تشنمه
    ولی آخر تیر نذاشت

    سفیدی زیر گلو مثل
    محاسن سفید من سرخ شد
    کفن‌به‌تن رو دست من خوابید
    قنداقه‌ی شهید من سرخ شد

    با چه رویی برگردم؟!
    مادرش امیدواره!
    با چه رویی برگردم؟!
    خالی مونده گهواره!

    ***

    چشمای نیمه‌باز
    شاهد اشک منه
    بند اومد گریه‌هاش
    داره لبخند می‌زنه

    کسی به مظلومی این کودک
    توو  بچّه‌های آل‌هاشم نیست
    یه جور دیگم می‌شد آرومش کرد
    لالایی سه‌شعبه لازم نیست

    جای ابر از چشم من
    داره بارون می‌باره
    با چه رویی برگردم؟!
    خالی مونده گهواره!
  • شور | «یا رحمة‌الله»؛ رحم کن به بنده‌ی بیچاره
        حاج حنیف طاهری
    «یا رحمة الله»؛ رحم کن به بنده‌ی بیچاره
    «یا داعی الله»؛ رحم کن به این دل سرگردون
    «یا رایة الله»؛ من راهو اشتباهی رفتم
    رحم کن بهم منو برگردون

    منو روزگار عوض کرد
    من همیشه بد نبودم
    اگه واسه تو نمردم
    عاشقی بلد نبودم

    دل و دین و عقل و هوشو
    غم تو ربوده از ما
    نکنه روز قیامت
    بگی این نبوده از ما

    آبرودار، آبرومو بخر
    آبرودار، آبرومو بخر

    ***

    من آرزومه؛ خواب تو رو ببینم یک بار
    امّا یه عدّه، دیدن تو رو توی بیداری
    مثل شهیدا، آخر به پای تو می‌افتم
    شاید بیای منو برداری

    توی این بروبیاها
    تو که از دلم نمیری
    چی میشه مثل حبیبت
    یه خبر ازم بگیری

    هرچی بوی تو رو داره
    مثل تو برام عزیزه
    منو می‌شناسن به نامت
    نذار آبروم بریزه

    آبرودار، آبرومو بخر
    آبرودار، آبرومو بخر

صوت های مراسم

  • سخنرانی
        حجت‌الاسلام حامد کاشانی
  • تلاوت قرآن
        نامشخص
  • روضه | زان تشنگان هنوز به...
        حاج حنیف طاهری
  • روضه | علی ای تیر با من قطع کردی...
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | مِنَ الْسَّماوات العلی الی أَرضِ کَرْبَلا
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | اسمتو علی گذاشتیم، تا مثه علی‌اکبر…
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا...
        حاج حنیف طاهری
  • نوحه | گریه ی مستانه تماشا دارد...
        حاج حنیف طاهری
  • واحد | آسمان بنما نظاره خون اصغر...
        کربلایی مرتضی طاهری
  • واحد | سرمو بالا میگیرم سرمو بالا نگه دار...
        حاج حنیف طاهری
  • واحد | حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را...
        حاج حنیف طاهری
  • تک | من علی اصغرمو تیغ اگر بردارم...
        حاج حنیف طاهری
  • تک | وافریادا ز عشق وافریادا...
        حاج حنیف طاهری
  • شور | دل داده باش ای سینه زن آماده...
        حاج حنیف طاهری
  • شور | هرکس به تمنایی رفت است به صحرایی...
        حاج حنیف طاهری
  • شور | مرد جنگی نبود زره جنگی...
        حاج حنیف طاهری
  • شور | یارحمه الله رحم کن به...
        حاج حنیف طاهری
  • شور | محروم از آب فرات...
        حاج حنیف طاهری

تصاویر مراسم