میلاد امام سجاد علیه السلام

فیلم های مراسم

  • شور | ابالفضل وفاداری
        حاج حنیف طاهری
    ابالفضل وفاداری
    ابالفضل فداکاری
    برازندته جانا
    سپه‌سالاری، سپه‌سالاری

    تو پسر ابوترابی
    وارث تیغ ذوالفقاری
    حرف تموم عاشقانه
    به‌ خدا آقا حرف نداری

    به زور بازوی تو ماشالله
    به تیغ ابروی تو ماشالله
    به پیچ گیسوی تو ماشالله
    ماشالله

    ***

    ابالفضل تو لیلایی
    ابالفضل تو دریایی
    ندیده کسی ماهی
    به این زیبایی، به این زیبایی

    من بنده‌ی تو هستم و تو
    بنده‌ی صالح خدایی
    دریادل و دلاوری و
    ساقی دشت کربلایی

    به قد و قامت تو ماشالله
    به استقامت تو ماشالله
    به این قیامت تو ماشالله
    ماشالله

    ***

    دخیلم به دستاتو
    می‌بوسم خاک پاتو
    می‌ذارم روی چشمام
    علم‌کش‌هاتو، علم‌کش‌هاتو

    حاجتمو نگفته دادی
    الحق که کاشف الکروبی
    ندیدی جز بدی تو از من
    ندیدم از تو غیر خوبی

    من اسمه دوایی؛ جانم آقا
    و ذکره شفایی؛ جانم آقا
    برات کربلایی؛ جانم آقا
    جانم آقا
  • شور | نه ماهی قشنگ‌تر از این ماهه
        حاج حنیف طاهری
    نه ماهی قشنگ‌تر از این ماهه
    نه روزی قشنگ‌تر از امروزه
    نه لحظه‌ای‌ قشنگ‌تر از توّلد اربابه

    نه خلقی شبیه این مخلوقه
    نه عشقی شبیه این معشوقه
    نه دلبری برای من مثه خود اربابه

    ربّ‌الارباب همه
    بند قلب فاطمه
    شاه راه تا خدا
    شاه ماه علقمه
    حسین اومده

    علّت نبض زمان
    حسین اومده
    آبروی دو جهان
    حسین اومده
    شاه شمشادقدان
    حسین اومده

    تا به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان
    حسین اومده، حسین اومده، حسین اومده

    سلطان کربلا حسین اومده

    ***

    چه نامی قشنگ‌تر از این نامه
    چه اوجی فراتر از این بامه
    چه نوکری آقاتر از نوکرای اربابه

    چه نوری شبیه این مهتابه
    چه بابی بازتر از این بابه
    چه بهشتی قشنگ‌تر از کربلای اربابه

    پسر شیر خدا
    ساکن کرب وبلا
    و من اسمه دوا
    آن‌که می‌کشدمرا
    حسین اومده

    مظهر ربّ احد
    حسین اومده
    عشق بی‌حدّ و عدد
    حسین اومده
    مستی الی‌ابد
    حسین اومده

    آری آن جلوه که فانی نشود
    حسین اومده، حسین اومده، حسین اومده

    سلطان کربلا حسین اومده

    ***
    چه دستی که جاممو پر کرده
    چه چشمی که حر هم حر کرده
    چه نگاهی مثه یه گوشه نگاه اربابه

    چه عطری شمیم سیبش می‌شه
    چه یاری مثه حبیبش می‌شه
    چه غلامی مثه غلام سیاه اربابه

    مثل عابس و بریر
    مسلم و جون و زهیر
    یا مثه راهب دیر
    می‌شم عاقبت به خیر
    حسین اومده

    اون‌که دل خانه‌ی او
    حسین اومده
    عرش پروانه‌ی او
    حسین اومده
    برو میخانه‌ی‌ او
    حسین اومده

    آنکه عالم همه دیوانه‌ی او
    حسین اومده، حسین اومده، حسین اومده

    سلطان کربلا حسین اومده
  • شور | تو شأن آیه‌آیه‌ی قرآنی
        حاج حنیف طاهری
    تو شأن آیه‌آیه‌ی قرآنی
    مسلمانت شد راهب نصرانی

    هواخواه تو هستم و می‌دانی
    به پا کرده عشقت عجب طوفانی

    ندارم من عشقی به جز تو ولله
    اباعبدالله یا اباعبدالله

    ***
    فدای آن‌که گفت حسین و منّی
    ندارم جز تو سرپناه امنی

    فقیرم بی‌تو، یاحسین؛ أَکرِمْنی
    شوم بعد از مرگم به تو الحقنی

    بگو الحقنی بالحسین یا الله
    اباعبدالله یا اباعبدالله

    ***
    چنان گریه بر تو فضیلت دارد
    غلامت هر کس شد هویّت دارد

    جهان بر عشقت محوریّت دارد
    تو عشقی هستی که حقیقت دارد

    ندارم غیر از تو کسی را والله
    اباعبدالله یا اباعبدالله
  • شور | فقط نگاه تو جان می‌دهد به‌ نوکر تو
        کربلایی حسین سالکی
    فقط نگاه تو جان می‌دهد به‌ نوکر تو
    گدای کوی تو دنبال هر نگاهی نیست
    خدا گواست پی مردم جهان نروم
    به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست

    عالی درجات؛ یا اباعبدلله
    ای آب حیات؛ یا اباعبدلله
    ای فلک نجات؛ یا اباعبدلله
    ای سرّ صراط؛ یا ایاعبدلله
    جونم به فدات؛ یا اباعبدلله

    ای ارباب همه ابی‌عبدلله
    یابن فاطمه ابی‌عبدالله

    ***

    ره نجات حسین است و دوستی حسین
    به سوی حق به جز این ره طریق و راهی نیست
    قسم به تربت اعلی کربلا هرگز
    به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست

    ای جان جهان؛ یا اباعبدلله
    عشق جاودان؛ یا اباعبدلله
    لطف بی‌کران؛ یا اباعبدلله
    نور آسمان؛ یا ایاعبدلله
    جان جان جان؛ یا اباعبدلله

    ای نور در طریق ابی‌عبدلله
    بهترین رفیق ابی‌عبدلله
  • مدح | مهر دارد، عتاب هم دارد
        حاج حنیف طاهری
    مهر دارد، عتاب هم دارد
    رحمت بی‌حساب هم دارد

    عشق، تصویر جمع اضداد است
    سبحه دارد، شراب هم دارد

    عشق تنها گلاب و گلشن نیست
    این گلستان سراب هم دارد

    غیر از این خانه هر کجا بروی
    رو زدن اضطراب هم دارد

    این در امّا سوای هر جایی‌ست
    سائلش جای خواب هم دارد

    به هوای علی اگر باشد
    مستی ما ثواب هم دارد

    به من از جام لطف او بدهید
    تشنه رویای آب هم دارد

    آمد از راه، آن که همراهش
    خواهش مستجاب هم دارد

    قبل خواهش همیشه لطف زیاد
    قبل پرسش جواب هم دارد

    همه را می‌خرد خودش هر چند
    قدرت انتخاب هم دارد

    آمد از راه با صحیفه‌ی عشق
    این پیمبر کتاب هم دارد

    سر ما زیر دین آمده‌است
    علی‌بن‌الحسین آمده‌است

    سجده‌اش اعتبار سجّاده
    خاک پایش وقار سجّاده

    او قدم‌رنجه کرد و پایان یافت
    عاقبت انتظار سجّاده

    زیر پای امام افتاده
    ای خوشا روزگار سجّاده

    مهر تربت گرفته در آغوش
    سینه‌ی بی‌قرار سجّاده

    اهل بالا به گردش‌اند هنوز
    صبح و شب در مدار سجّاده

    پای ‌درس مکارمش جبریل
    می‌نشیند کنار سجّاده

    با ابوحمزه هر سحر از کف
    می‌رود اختیار سجّاده

    شاهد سجده‌های طولانی‌ست
    چشم‌های خمار سجّاده

    پای هر ناله‌اش روان شده‌است
    اشک نقش و نگار سجّاده

    التیامی به درد ما ای کاش
    برسد از غبار سجّاده

    بنویسیم حضرت سجّاد
    یا خداوندگار سجّاده

    صاحب منبر دعا سجّاد
    و سلامٌ علیکَ یا سجّاد

    لب و دندانمان ثناخوان است
    جان ما هدیه‌ای به جانان است

    بی‌تعارف به دوست دل بستیم
    عاشقیم؛ از شما چه پنهان است

    عجز الواصفون عن صفتک
    راه ما تا شما فراوان است

    ما عرفناک حق معرفتک
    سائل تو کجا پی نان است؟

    دور از خاک پای تو به لبم
    آن چه هر لحظه می‌رسد جان است

    چه نیازی به این و آن؟ شأنت
    برتر از این و افضل از آن است

    روز کوتاه دوری‌ام از تو
    شب طولانی زمستان است

    قطره‌ای از فضائلت دریاست
    نَمی از گریه‌ی تو باران است

    برکت خنده‌ی تو بود، اگر
    همه‌ی شهر ما مسلمان است

    هر چه باشد تو از همین خاکی
    مادرت از دیار سلمان است

    صحبت انتخاب اگر باشد
    انتخاب حسین، ایران است

    مادرت افتخار این وطن است
    شهربانوی سرزمین من است

    آسمان تو بی‌کران باشد
    خاک پای تو آسمان باشد

    سرتر از هر سری ‌است در عالم
    آن سری که بر آستان باشد

    تا نگاه تو سرپناه من است
    چه نیازی به دیگران باشد

    ای امام غروب عاشورا
    زخم چشم تو روضه‌خوان باشد

    در مقام بلندقامتی‌ات
    قامت صبر هم کمان باشد

    پای سی‌سال اشک خونینت
    اشک هفت‌ آسمان روان باشد

    کاش افسانه باشد آن مقتل
    کاش این روضه داستان باشد

    آه اگر در هجوم یک لشکر
    تنِ تب‌دار، ناتوان باشد

    دست آتش به معجری برسد
    یا به دامان کودکان باشد

    در پی خاتم سلیمانی
    خیره‌چشمی ساربان باشد

    آه از آن دم بر لب قرآن
    بوسه‌ی چوب خیزران باشد

    غل‌ و زنجیر دست و پای حرم
    گریه می‌کرد در عزای حرم

    شاعر: مهدی امامی

صوت های مراسم

  • سخنرانی
        دکتر حشمت‌ الله قنبری
  • سرود | ابالفضل وفاداری ابالفضل فداکاری...
        حاج حنیف طاهری
  • سرود | نه ماهی قشنگ تر از این ماهه...
        حاج حنیف طاهری
  • سرود | تو شان آیه آیه قرآنی مسلمانت شد...
        حاج حنیف طاهری
  • سرود | فقط نگاهتو جان میدهد به نوکر تو...
        کربلایی حسین سالکی
  • سرود | گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین...
        کربلایی طه موسیوند
  • مدح | مهر دارد عتاب هم دارد رحمت بی حساب...
        حاج حنیف طاهری
  • سرود | علی مولا علی مولا علی مولا...
        حاج ابراهیم رحیمی
  • سرود | حیدری ام قلندرم من مستم...
        حاج ابراهیم رحیمی

تصاویر مراسم