شب سوم محرم

فیلم های مراسم

  • روضه | تو وقتی اومدی گفتم که تقصیر دل من بود
        حاج حنیف طاهری
    تو وقتی اومدی گفتم، که تقصیر دل من بود
    تو که دیدی بابات خوابه، چه وقت گریه کردن بود

    حالا که اومدی پیشم، بازم آغوشتو وا کن
    بغل کن بغضمو بازم، غریبیمو تماشا کن

    حالا که اومدی پیشم، بزار خلوت کنم با تو
    بزار تعریف کنم بعدش، ببین من پیر شدم یا تو

    ببخش حرفای تعریفیم، دیگه حرفای خوبی نیست
    ببخش واسه پذیرایی، خرابه جای خوبی نیست

    خرابه بسترش خاکه، خرابه بالشش خشته
    تو خیلی خاکی‌ای امّا، برای دخترت زشته

    برای دخترت زشته، که خونش این طوری باشه
    بزار چیزی نگم شاید، تو حرفام دلخوری باشه

    کدوم خانوم با این حالش، پیش مهمون معذّب نیست؟!
    ببخش از راه طولانی، سر و وضعم مرتب نیست

    اگه مهمون داری باید، براش با جون مهیّا شی
    خجالت می‌کشی وقتی، نتونی از زمین پاشی

    نگی من بی‌ادب بودم، نگی این دختر عاشق نیست
    نمی‌تونم پاشم از جام، پاهام پاهای سابق نیست

    حالا چشمای کم‌سومو، به هر چی جز تو می بندم
    به زورم باشه پامیشم، به زورم باشه می‌خندم

    مگه تو صورتم امشب، بغیر از خنده چی دیدی؟!
    که از وقتی پیشم هستی، یه بار حتّی نخندیدی

    یکی دستش تو تاریکی، به گونم خورده؛ چیزی نیست
    یکی از من یه گوشواره، امانت برده؛ چیزی نیست

    فقط دلتنگ تو بودم، که اعصابم بهم ریخته
    یه قدری خسته راهم، یه کم خوابم بهم ریخته

    می‌خوام امشب سرت تا صبح، به روی دامنم باشه
    می‌خوام امشب شب خوب، ازینجا رفتنم باشه

    دیگه اخماتو واکردی، منم با بغض می‌خندم
    بیا آغوشتو وا کن، منم چشمامو می‌بندم
  • زمینه | سرآمد شام غم هایم، مه عیدم کجا بودی؟!
        حاج حنیف طاهری
    سرآمد شام غم هایم، مه عیدم کجا بودی؟!
    شب آرامش من، صبح امیدم کجا بودی؟!

    سفر اینقدر طولانی؟ نگفتی دختری داری؟!
    نمی‌دانی چقدر از عمّه پرسیدم «کجا بودی»

    مغیلان چیست؟؛ می‌دانی؟ فقط این را بگو بابا
    ز پایم دانه‌دانه خار می‌چیدم؛ کجا بودی؟!

    نه! لالایی نمی‌خواهم دگر، امّا در این مدّت
    که من از درد یک شب هم نخوابیدم کجا بودی؟!

    نبودی زجر کاری کرد که حتّی گفتنش سخت است
    به خود پیچیدم از آن درد؛ پیچیدم کجا بودی؟!

    نمی‌خواهم بگویم که کجا رفتم، نمی‌خواهم
    بپرسم از تو در بازار چرخیدم؛ کجا بودی

    آن شب که من از ناقه افتادم و غش کردم
    بابا تو کجا بودی؟! از ما تو جدا بودی

    زیر دست‌و‌پا بودم؛ روی نیزه‌ها بودم
    زیر دست‌و‌پا بودم؛ روی نیزه‌ها بودم
  • زمینه | برگ‌ریز پاییز بگذرد
        حاج حنیف طاهری
    برگریز پاییز بگذرد
    گریه‌های یکریز بگذرد
    با خودم دمادم گفته‌ام
    این نیز بگذرد

    پریشان شدمو
    هراسان شدمو
    تک و تنها گرفتار بیابان شدم

    رجزخوان شدمو
    شتابان شدمو
    دگر هم‌صحبت خار مغیلان شدم

    کم‌کم از نفس افتادم
    روی خاک صحرا خفتم
    ناگهان که سیلی خوردم
    با خودم فقط می‌گفتم
    این نیز بگذرد

    ***

    شام تار ایتام بگذرد
    غصّه‌های ایّام بگذرد
    درد کوفه و شام بگذرد
    این نیز بگذرد

    منم بی‌خبرو
    نیامد پدرو
    در این ویران دگر صبرم رسیده به سر

    شبم بی سحرو
    نگاهم به درو
    الهی که پدر حتّی بیاید به سر

    مثل صورت بابا در
    مجلس شراب آشفتم
    خیزران که بالا می‌رفت
    با خودم فقط می‌گفتم
    این نیز بگذرد
  • نوحه | هر نفس آواز عشق می‌رسد از کربلا
        حاج حنیف طاهری
    هر نفس آواز عشق
    می‌رسد از کربلا
    پرچم سرخ حرم
    گشته به رنگ عزا

    مُصیبَةً ما أَعْظَمَها
    این داغ عظیم
    تا به قیامت می‌ماند

    به تشنگان کرب‌وبلا
    امواج فرات
    ذکر مصیبت می‌خواند

    یا ذبیح العطشان
    یا قتیل العریان
    یا اباعبدالله
    حسین جان

    ***

    پای سرت شهر شام
    هلهله سر داده‌است
    سایه‌ات از روی نی
    بر سرم افتاده‌است

    چرا به جای بوسه‌ی من
    بر صورت تو
    پدر پر از جای سنگ است

    شبی ز روی نیزه بیا
    بر دامن من
    دلم برای تو تنگ است

    ماه گرفت از آهم
    من پدر می‌خواهم
    آه ببین هر شب
    چشم به راهم
  • شور | چه خبره بازار شام؟
        حاج حنیف طاهری
    چه خبره بازار شام؟!
    همه اومدن روی بام
    همه اومدن دیدن
    سر بابام

    تنش زیر خاکه
    دلش می‌تپه برای منه پر شکسته

    سرش روی نیزست
    قرآن می‌خونه برای منه سر شکسته

    این روزا برای ما عجیب نیست
    هیچ‌کسی شبیه ما غریب نیست

    کبودی دور و بر چشمام شاهد روز و حالمه
    به شیرخوارمون رحمی نکردن
    من که دیگه سه سالمه

    بابا، بابا، بابا، بابا

    ***

    به یتیم تو خندیدن
    پای سر تو رقصیدن
    تو کوچه نامحرما
    منو دیدن

    لباس اسیری
    دل پر خون، سوغاتی این کاروانه

    رو نیزه‌ نگاه کن
    که خاتم تو، غنیمتیه ساربانه

    کشتن ما از اینا بعید نیست
    باباجون به ‌موندنم امید نیست

    اینا ما رو خارجی می‌خونن؛ همینه که پریشونم
    یه بار دیگه قرآن بخون تا
    باور کنن مسلمونم

    بابا، بابا، بابا، بابا
  • شور | ابی‌عبدالله؛ آقای من
        حاج حنیف طاهری
    همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
    که هنوز من نبودم تو در دلم نشستی

    ابی‌عبدالله؛ آقای من

    ***

    گر همه صورت‌گران، صورت زیبا کشند
    صورت ارباب ما از همه زیبا‌تر است

    اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله
    یا اباعبدالله، یا اباعبدالله، یا اباعبدالله

    ***

    مدعیان گر زنند دعوی بالاتری
    پرچم ارباب ما از همه بالاتر است

    اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله
    یا اباعبدالله، یا اباعبدالله، یا اباعبدالله
  • شور | دست تو دست گریه، پابه‌پای غم اومدم
        حاج حنیف طاهری
    دست‌ تو دست گریه
    پا‌به‌پای غم اومدم
    هم‌نوای بارون
    با اشک نم‌نم اومدم
    حلالم کن آقا
    اگه روضه کم اومدم

    خودت زیادش کن
    اشک چشامو میگم
    خودت روبه‌را کن
    حال و هوامو میگم
    قرارمون چی شد؟
    کرب‌وبلامو میگم

    شوق دیدن حرم داره به خدا
    عاشقاتو‌ می‌کشه
    از همه‌ی دنیا که می‌گیره دلم
    دلم به تو خوشه

    حسین، حسین، حسین، حسین

    ***

    بازم با دل من
    بی‌بهونه راه اومدی
    همش بدی کردم
    همش تو کوتاه اومدی
    رام دادی نگفتی
    برو اشتباه اومدی

    خودت درستش کن
    ترس آبرومو میگم
    یه حاجتی دارم
    می‌دونی کدومو میگم
    تو روضت می‌میرم
    دارم آرزومو میگم

    این غم قشنگو مگه میشه که
    با چیزی عوض کنم؟
    غیر حرم تو با دیدن چی
    می‌تونم آخه حض کنم؟

    حسین، حسین، حسین، حسین
  • روضه پایانی | گفته‌بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
        حاج حنیف طاهری
    گفته‌بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
    چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیای

    گر بیایی دهمت جان، ور نیایی کشدم غم
    من که بایست بمیرم؛ چه بیایی، چه نیایی

    یوسفا گرچه خریدار فراوان داری
    نقد جان هر که به کف داشت؛ خریدارتر است

    همه آهوان صحرا سر خود نهاده بر کف
    به امید آن‌که روزی به شکار خواهی‌آمد

    کششی که عشق دارد نگذاردت بدین‌سان
    به جنازه گر نیایی؛ به مزار خواهی‌آمد

صوت های مراسم

  • سخنرانی
        حجت‌الاسلام حسینی قمی
  • روضه | تو وقتی اومدی گفتم که تقصیر دل من بود
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | سرآمد شام غم هایم، مه عیدم کجا بودی؟!
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | برگ‌ریز پاییز بگذرد
        حاج حنیف طاهری
  • نوحه | هر نفس آواز عشق می‌رسد از کربلا
        حاج حنیف طاهری
  • واحد | دل به هوای حسین، جان به فدای حسین
        کربلایی حسین سالکی
  • تک | بگو که صبح و مسا، بر سر گلدسته‌ها
        کربلایی حسین سالکی
  • شور | فتنه را یک‌تنه، به خاک می‌نشاند رقیّه
        کربلایی حسین سالکی
  • شور | چه خبره بازار شام؟
        حاج حنیف طاهری
  • شور | ابی‌عبدالله آقای من
        حاج حنیف طاهری
  • شور | دست تو دست گریه، پابه‌پای غم اومدم
        حاج حنیف طاهری
  • روضه پایانی | گفته‌بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
        حاج حنیف طاهری

تصاویر مراسم