مونده روی دلم
حسرت حرمت شب و روز
تو بقیع بعد این همه سال
قبر تو خاکی مونده هنوز
چه کنم با این دل بی قراری و
چه کنم با این اشکای جاری و
چه کنم وقتی زائر نداری و
داد بیداد / که مزارت/ نشد آباد
ای امام بی صحن و مرقد
یا جعفر بن محمد
———————-
بیت آل رسول
میون شعله ی آتیشه
ولی باز مثل حادثه ی
خونه ی فاطمه نمیشه
نه کسی اسم از ناموس شیعه برد
نه زنی از اهل خونه سیلی خورد
پسری بین دیوار و در نمرد
داد بیداد . میخ در کی . میره از یاد
آتیش از دلت شعله میزد
یا جعفر بن محمد
—————
شیعه مدیونته
بانی روضههای حسین
ای که تا آخرین نفست
گریه کردی برای حسین.
گریه کردی بر عطشان کربلا
به تنی که مونده زیر دست و پا
به سری که رفته روی نیزه ها
داد بیداد/که سرش از/نیزه افتاد
آخرین نفس آخرین آه
گفتی یا ابا عبدالله
یا حسین ابا عبدالله
شور به پا می کند خون تو در هر مقام
می شکفم بی صدا در خود هر صبح و شام
باده به دست تو کیست ؟ طفل جوان جنون
پیر غلام تو کیست ؟ عشق علیه السلام
عاقبت این عشق هلاکم کند
در گذر کوی تو خاکم کند
بی سر و سامان توام یا حسین
دست به دامان توام یا حسین
————
در رگ عطشانتان ، شهد شهادت به جوش
می شکند تیغ را خنده ی خون در نیام
از خود بیرون زدم ، در طلب خون تو
بنده ی حرّ توام ، اذن بده یا امام
عاقبت این عشق هلاکم کند
در گذر کوی تو خاکم کند
بی سر و سامان توام یا حسین
دست به دامان توام یا حسین
—————
ساقی بی دست شد خاک ز مِی مست شد
میکده آتش گرفت سوخت می و سوخت جام
بر سر نی می برند ماه مرا از عراق
کوفه شود شامتان ، کوفه مرامان شام
زهره منظومهی زهرا حسین
کشتهی افتاده به صحرا حسین