شب هشتم محرم

فیلم های مراسم

  • روضه | ما سائل غمیم، به دنبال ماتمیم
        حاج حنیف طاهری
    ما سائل غمیم، به دنبال ماتمیم
    در روز چند بار سر سفره غمیم

    بالاى بام خانه تو را جار می‌‌زنیم
    زهرا اگر قبول کند، مثل پرچمیم

    دم می‌دهیم و میّت‌مان زنده می‌شود
    حداقل در این دهه عیسی‌بن‌مریمیم

    مابین گریه فاطمه سرمی‌زند به ما
    فرقى نمی‌کند که زیادیم یا کمیم

    ما را اگر غلام سیاه آفریده‌اند
    خیلى شبیه رخت سیاه محرّمیم

    هم تو کنار مایی و هم ما کنار تو
    یعنی هنوز هم که هنوز است با همیم

    امروز پای روضه‌ی تو گریه مى‌کنیم
    فردا شریک حجّ رسول مکرّمیم

    هنگام گریه قطره‌به‌قطره تبرّکیم
    هنگام گریه آب فراتیم، زمزمیم

    ما را بخر؛ ضرر بده اصلاً؛ چه می‌شود؟
    خوبیم یا بدیم همینیم؛ درهمیم

    شاعر: علی‌اکبر لطیفیان

    ***

    خبر آمد كه یلی می‌آید
    فاتح بی‌مثلی می‌آید

    خبر آمد قمری می‌آید
    روبهان! شیر نری می‌آید

    تا نگشتید در این بیشه شكار
    بهترین راه؛ فرار است فرار!

    تا كه عطر خوش كوثر آمد
    همه گفتند پیمبر آمد

    همه گفتند كه عیّار آمد
    از نجف حیدر كرار آمد

    همه گفتند كه اكبر آمد
    «اسدالغالب» دیگر آمد

    مات آن ماه منوّر گشتند
    چند گامی به عقب برگشتند

    «بسم ربّ الشّهداء» لب وا كرد
    رجزش ولوله‌ای برپا كرد

    بانگ زد: باد به غبغب دارید؟!
    بی‌جگرها! دو سه مَرحب دارید!؟

    آمدم فاتح میدان باشم
    وسط معركه طوفان باشم

    غیرتم در ره دین می‌كوشد
    در رگم خون علی می‌جوشد

    نه! حسین‌بن‌علی تنها نیست
    تشنه‌لب هست؛ ولی تنها نیست

    از شراب علوی لب تر كرد
    كربلا را جملی دیگر كرد

    كفر را حمله‌ی او شاكی كرد
    خودمانیم چه كولاكی كرد!

    تیغ در دست چه غوغا می‌كرد!
    دشت را محشر كبری می‌كرد

    هنر طایفه را از بَر بود
    كربلا آینه‌ی خیبر بود

    كوفیان مات قلندر بودند
    عَمرُوَد‌ها همه بی‌سر بودند

    تیغ می‌زد به عدو جانانه
    مثل عباس چه استادانه!

    سبك جنگاوری‌اش مبنا داشت
    به اباالفضل شباهت‌ها داشت

    درس خود، خوب و نكو پس دادش
    آفرین گفت به او استادش!

    ضربه‌ی تیغ به فتوا می‌زد
    عوض سیلی زهرا می‌زد

    شاهد رنج و غم زهرا شد
    كوچه‌ای تنگ برایش وا شد

    از چپ و راست به او ضربه زدند
    بی‌كم و كاست به او ضربه زدند

    همه‌جا بوی مدینه پیچید
    شمر را شكل مغیره می‌دید

    بی‌هوا نیزه به پهلوش زدند
    دشنه و تیغ به بازوش زدند

    هر كه با هر چه دم دستش بود
    زد بر آن آینه‌ی خون‌آلود

    شاعر: وحید قاسمی
  • روضه | رسم است هرکه داغ جوان دید، دوستان
        حاج حنیف طاهری
    رسم است هرکه داغ جوان دید، دوستان
    رأفت برند حالت آن داغ دیده را

    یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
    وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را

    القصّه هر کسی به طریقی ز روی مهر
    تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را

    آیا که داد تسلیّت خاطر حسین؟!
    چون دید نعش اکبرِ در خون تپیده را
  • زمینه | مِنَ الْسَّماوات العلی الی أَرضِ کَرْبَلا
        حاج حنیف طاهری
    مِنَ السَّماواتِ الْعُلی
    إِلی أَرْضِ کَرْبَلا
    بَکَتْ مَلائِکَةُ السَّما
    عَلَی الذَّبیحِ مِنَ الْقَفا

    گریه، نوحه؛ برای حسین
    عالم، آدم؛ فدای حسین

    ***

    مِنْ آدَمَ صَفْوَةِ الله
    إِلى خَتْمِ الأَنبيا
    بَكى جَميع ُ المُرَسَلين
    عَلَى المَنْحورِ فى الوَرا

    دينی، قلبی؛ «ضَميرى حُسين»
    فكرم، ذكرم؛ «أَميرى حُسين»
  • زمینه | پیش از تو، قبله ندیده‌ام روان
        حاج حنیف طاهری
    پیش از تو، قبله ندیده‌ام روان
    پیش از تو، راه نرفته آسمان
    پیش از تو، سرو نبود در جهان
    پیش از تو، مست نگشتم از اذان

    مست از خیمه برون تاخته‌ای؛ علی‌اکبر
    پرده از چهره برانداخته‌ای؛ علی‌اکبر
    ای که در ذات سوخته‌ای؛ علی‌اکبر
    همه را محو خودت ساخته‌ای؛ علی‌اکبر

    ای، که از نام، تو می‌ریزد، هزاران سجده‌ی واجب
    یا، علی‌بن، حسین‌بن، علی‌بن‌ابی‌طالب

    ***

    می‌رفتی، ای همه حاصل حسین
    می‌رفتی، راه مقابل حسین
    می‌رفتی، پشت سرت دل حسین
    می‌رفتی، داغ تو قاتل حسین

    چشم در چشم خدا دوخته‌ای؛ علی‌اکبر
    رسم عاشق کشی آموخته‌ای؛ علی‌اکبر
    تشنه‌ی کام حسین است لبت؛ علی‌اکبر
    از عطش نیست اگر سوخته‌ای؛ علی‌اکبر

    داغ، تو در سینه‌ی بابا، فزون‌تر شد به مراتب
    یا، علی‌بن، حسین‌بن، علی‌بن‌ابی‌طالب

    ***

    بعد از تو، مویه‌کنان اهل‌حرم
    بعد از تو، حسین گفتا پسرم
    بعد از تو، جامه‌ی صبر می‌درم
    بعد از تو، وای به حال جگرم

    زخم‌ها بر تنت آویخته است؛ علی‌اکبر
    خاک با خون تو آمیخته است؛ علی‌اکبر
    پیش چشمان من ای سرو حرم؛ علی‌اکبر
    قطعه‌قطعه بدنت ریخته است؛ علی‌اکبر

    ارباً اربا در، عبا رفتی، تویی در اوج مصائب
    یا، علی‌بن، حسین‌بن، علی‌بن‌ابی‌طالب
  • شور | پیش از تو، قبله ندیده‌ام روان
        حاج حنیف طاهری
    پیش از تو، قبله ندیده‌ام روان
    پیش از تو، راه نرفته آسمان
    پیش از تو، سرو نبود در جهان
    پیش از تو، مست نگشتم از اذان

    مست از خیمه برون تاخته‌ای؛ علی‌اکبر
    پرده از چهره برانداخته‌ای؛ علی‌اکبر
    ای که در ذات سوخته‌ای؛ علی‌اکبر
    همه را محو خودت ساخته‌ای؛ علی‌اکبر

    ای، که از نام، تو می‌ریزد، هزاران سجده‌ی واجب
    یا، علی‌بن، حسین‌بن، علی‌بن‌ابی‌طالب
  • نوحه | گریه‌ی مستانه تماشا دارد
        حاج حنیف طاهری
    نوحه‌ی شب هشتم

    گریه‌ی مستانه تماشا دارد
    باده‌ی این میکده سقّا دارد
    غصّه نخور قدر تمام عالم
    گوشه‌ی میخانه‌ی او جا دارد

    ای جانم
    کوچه به کوچه
    خانه به خانه
    دوباره شد صحبت ارباب

    ای جانم
    هر که بیاید
    در بگشاید
    به روی او حضرت ارباب

    بیایید، بیایید
    همه دم بگیریم
    بمیریم، بمیریم
    ازین عشق بمیریم

    حسین جان
    حسین جان
    حسین جان
    حسین جان

    ***

    تشنگی معرکه بی‌تابم کرد
    خشکی لب‌های پدر آبم کرد
    در وسط لجه‌ی خون «یاجدّاه»
    شربت دیدار تو سیرابم کرد

    یاجدّاه!
    پدر رسیده
    چگونه دیده
    به خاک و خون مؤذّنش را؟!

    یاجدّاه!
    ز مرکب افتاد
    به من نشان داد
    سپیدی محاسنش را

    یکی در، عبا و
    یکی در حصیریم
    بمیریم، بمیریم
    ازین عشق بمیریم

    حسین جان
    حسین جان
    حسین جان
    حسین جان
  • واحد | من به فدای تو و دل شیدایی تو
        حاج حنیف طاهری
    من به فدای تو و، دل شیدایی تو
    غارت دل می‌کند، قدّ رعنایی تو

    در شکن زلف تو، گره خورده به دلم
    قاتل مجنون تو رخ لیلایی تو

    هوشم از سر ربودی؛ علی‌اکبر
    حاصل من تو بودی؛ علی‌اکبر

    یم فاطمی، دُر سرمدی
    گل احمدی، مه هاشمی
    ز سرادقات محمّدی
    طلعت ظهور جلالتی

    به سما قمر، به نبی ثمر
    به فاطمه دُر، به علی گهر
    به حسن جگر، به حسین پسر
    چه نجابتی، چه اصالتی

    ***

    ای که به دریا زدی، بدنت غرقه‌ی خون
    من به فدای تو و، دل دریایی تو

    بین جگر پاره‌ام، ای تو جگر پاره‌ام
    آینه شد این جگر، به تماشایی تو

    جام می را چشیدی؛ علی‌اکبر
    از چه از من بریدی؟، علی‌اکبر

    به ملک مطاع، به خدا مطیع
    به مرض شفا، به جزا شفیع
    چه مقام بندگیش منیع
    به چه بندگی و اطاعتی
     
    خم زلف او، چه شکن‌شکن
    به مثال نقره‌ی خام تن
    سپری به کتف و کفن به تن
    به چه قامتی و قیامتی
  • واحد | ای من غلام حلقه به گوش جناب تو
        حاج حنیف طاهری
    ای من غلام حلقه‌به‌گوش جناب تو
    چشم خدا نهان شده پشت نقاب تو

    فرمان بده به جُون پدر! تا گره زند
    زلف مرا به یال بلند عقاب تو

    گیرم مقرّب است میان ملائکه
    جبریل از کجا و مبارک‌ رکاب تو؟!

    ای علّت عمارت شش‌گوش! گوشه‌ای
    طوری مرا بساز که باشم خراب تو

    از بین جمع، جان دو‌تا مست را بگیر
    ای دوّمین علی، من و دل انتخاب تو

    شه‌زاده شاه بعدی اقلیم می‌شود
    اینک چنان سگان سر ما و تراب تو

    از کربلا کشاند نجف، بُرد کربلا
    خوش می‌کشد گروه گدا را طناب تو

    تأثیر و طعم و رنگ یکی بود! مانده‌ام
    از باده علی زده‌ام یا شراب تو؟!
  • واحد | ای ز سر تا به قدم جان اباعبدالله
        حاج حنیف طاهری
    ای ز سر تا به قدم جان اباعبدالله
    روح پیغمبر و ریحانه اباعبدالله

    سیرتت سیرت پیغمبر و بازوت علی
    صورتت روضه‌ی رضوان اباعبدالله

    چشم و ابرو و سر و صورت و خط و خال
    نور و «مُظَّمِّل» و فرقان اباعبدالله

    همه‌دم عاشق سرباختن و جان دادن
    همه‌جا گوش به فرمان اباعبدالله

    هر که بر دامن تو دست توسّل آرد
    دست آورده به دامان اباعبدالله
  • تک | بر مشامم می‌رسد، لحظه بوی کربلا
        حاج حنیف طاهری
    بر مشامم می‌رسد
    لحظه بوی کربلا 
    
بر دلم ترسم بماند
    آرزوی کربلا 
    
تشنه‌ی آب فراتم
    ای اجل مهلت بده
    
تا بگیرم در بغل
    قبر شهید کربلا

    ***

    من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
    روز اوّل کامدم دستور تا آخر گرفتم

    بر مشام جان زدم یه قطره از عطر حسینی
    سبقت از عود و گلاب و نافه‌ی عنبر گرفتم

    عالم زر ذرّه‌ای از خاک پای حضرتش را
    از برای افتخار از حضرت داور گرفتم
  • تک | بالله اگر نبود خدا خون‌بهای او…
        حاج حنیف طاهری
    بالله اگر نبود خدا خون‌بهاى او
    عالم نبود در خور نعلين پاى او

    شد در بقای ذات مقدّس فناى محض
    بادا بقاى جمله فداى فناى او

    كاش آن زمان كه در ره جانان شد او فدا
    جان جهانيان همه مى‌شد فداى او

    يا مَنْ إِفْتَخَرَ بِه جَبْرَئيل
    يَابْنَ فاطِمه ياحسين الدَّخيل

    ***

    آن کشته‌ای که نیست جزایی برای او
    غیر از خدای او، که بُود خون‌بهای او؟

    زاحرام حج چو گشت به کرب‌و‌بلا مُحِل
    زیبد به کعبه فخر کند کربلای او

    از سر چه شد عمامه‌ و از دوش او ردا؟!
    گردید کبریای خدا بی‌ردای او

    السَّلامُ عَلی مَنْ طَهَّرَهُ الجَليل
    يَابْنَ فاطِمه ياحسين الدَّخيل
  • تک | وافریادا ز عشق! وافریادا
        حاج حنیف طاهری
    وافریادا ز عشق! وافریادا
    کارم به یکی طرفه نگار افتادا
    گر داد من شکسته دادا؛ دادا
    ورنه من و عشق هرچه بادا؛ بادا

    بی‌تو مبادا
    زنده بمانم
    عشق بورزم
    عشق بدانم

    بی‌تو مبادا
    داغ عزیزم
    در غم دیگر
    اشک بریزم

    یارا یارا یارا؛ یااباعبدالله
    ای عشق جهان‌آرا؛ یا اباعبدالله
    مستیم از این باده؛ «أَلْمِنَّةُ لله»
    هشیار مکن ما را؛ یا اباعبدالله

    ***

    ای عشق تو را هرآنکه نشناخته است
    در هر نفسی قافیه را باخته است
    گفتند همه که خاک سرد است ولی
    خاک تو به سینه آتش انداخته است

    چیست حریمت؟!
    عرش معلّی
    چیست شفایم؟!
    تربت اعلی

    هیچ غمی نیست
    غیر غم تو
    قبله‌ی قلبم
    شد حرم تو

    چون ذرّه به دامانت؛ یااباعبدالله
    هستیم در ایوانت؛ یااباعبدالله
    هر کس به تماشایی، جایی برود ما هم
    رفتیم به قربانت؛ یااباعبدالله
  • شور | دلداده باش؛ ای سینه‌زن آماده باش
        حاج حنیف طاهری
    دلداده باش
    ای سینه‌زن آماده باش

    صدای سلطان دین می‌آید
    صدای «هَلْ مِنْ مُعین» می‌آید

    «یَابْنَ سِدْرَةُ الْمُنْتَهی»؛ لبّیک
    «یَابْنَ زَمْزَمَ وَ الصِفا»؛ لبّیک
    سیل عشّاق تو به راه افتاد
    «یاحسین، شاه کربلا»؛ لبّیک

    بر سر و بر، سینه زنید
    اهل جنون
    آیه عشق، حک شده بر 
    رایت خون

    بِالْحُسَیْنِ تَسْعَدون

    ***

    مستان همه
    راهی شوید تا علقمه

    به مستی اینجا قدم بردارید
    به یاد سقّا علم بردارید

    «اَلدَّخیل یَابْنَ مُرْتَضی»؛ عباس
    «اَلدَّخیل صاحِبُ الوَفا»؛ عباس
    این علم با تو تا ابد بالاست
    «اَلدَّخیل حامِّلُ اللِوا»؛ عباس

    ریزه‌خورند، عالمیان
    از کرمت
    می‌رسد این، نغمه کنون
    از حرمت

    بِالْحُسَیْنِ تَسْعَدون

صوت های مراسم

  • سخنرانی
        حجت‌الاسلام حامد کاشانی
  • روضه | ای هدیه برای دوست آورده سر خود را
        نامشخص
  • روضه | ما سائل غمیم، به دنبال ماتمیم
        حاج حنیف طاهری
  • روضه | رسم است هرکه داغ جوان دید، دوستان
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | مِنَ الْسَّماوات العلی الی أَرضِ کَرْبَلا
        حاج حنیف طاهری
  • زمینه | پپیش از تو، قبله ندیده‌ام روان
        حاج حنیف طاهری
  • شور | پیش از تو، قبله ندیده‌ام روان
        حاج حنیف طاهری
  • نوحه | گریه‌ی مستانه تماشا دارد
        حاج حنیف طاهری
  • واحد | به هر «الله اکبر» عرش می‌افتد به‌پای او
        کربلایی مرتضی طاهری
  • واحد | من به فدای تو و دل شیدایی تو
        حاج حنیف طاهری
  • واحد | ای من غلام حلقه به گوش جناب تو
        حاج حنیف طاهری
  • واحد | ای ز سر تا به قدم جان اباعبدالله
        حاج حنیف طاهری
  • تک | بر مشامم می‌رسد، لحظه بوی کربلا
        حاج حنیف طاهری
  • تک | بالله اگر نبود خدا خون‌بهای او…
        حاج حنیف طاهری
  • تک | وافریادا ز عشق! وافریادا
        حاج حنیف طاهری
  • شور | دلداده باش؛ ای سینه‌زن آماده باش
        حاج حنیف طاهری
  • شور | دنیا نداره معنا، بدون عشق اباعبدالله
        کربلایی حسین سالکی

تصاویر مراسم