زان تشنگان هنوز به عیّوق میرسد
فریاد «أَلْعَطَش» ز بیابان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا
آه از دمی که لشکر اعدا نکرده شرم
کردند رو به خیمهی سلطان کربلا
به هر کجا نگاه میکنی؛ حسین
نظر به «لا إِله» میکنی؛ حسین
اگر ثواب میبری بگو خدا
ولی اگر گناه میکنی؛ حسین