در ازل دست با خدا دادی
دست بالای دست حیدر نیست
تیغ توفانسوار میگوید: یدالله علیعلی
قبضه کهنهکار میگوید: یدالله علیعلی
فاتح کارزار میگوید: یدالله علیعلی
دمبهدم ذوالفقار میگوید: یدالله علیعلی
دست بالای دست حیدر نیست
باد در چنگ خار و خس افتاد
برق تیغاش پی هرس افتاد
سربهسر سر به پیش و پس افتاد
ملکالموت از نفس افتاد
دست بالای دست حیدر نیست
خسته از فتنهها نشد؛ جنگید
فارغ از روح و کالبد جنگید
تا که جان داشت، تا که شد جنگید
با نود زخم در احد جنگید
دست بالای دست حیدر نیست
فارغ از قیل و قال میگویند
مستند با مثال میگویند
از «بحار» و «خصال» میگویند
نطفههای حلال میگویند
دست بالای دست حیدر نیست
این مثل از زبان اغیار است
دست بالای دست بسیار است
شرح نقدش هزار طومار است
شک نکن! عالمی خبردار است
دست بالای دست حیدر نیست