قافله نه! سلسلهی موی دوست!
سلسله نه! حلقهی دام بلاست!
هر که در این حلقهی مستانه نیست
فارغ از این ماجراست
آمد از راه شاه
تا که در این راه
کربلا گردد
حرم الله
«حرم الله» یعنی قبلهی دل، کوی اباعبدالله
«حرم الله» یعنی جلوهی دلجوی اباعبدالله
«حرم الله» یعنی دیدهی ما سوی اباعبدالله
«حرم الله» یعنی روی اباعبدالله
«حرم الله»؛ کربلا
«حرم الله»؛ کربلا
***
قافله نه! مجمع دلدادگان!
در سرشان کشته شدن آرزوست!
جار زنند زندهی جاوید کیست؟!
کشتهی شمشیر دوست
آمده با شاه
ماه این درگاه
باب ثارالله
قمر الله
«قمر الله» یعنی دلبر و دلدار اباعبدالله
«قمر الله» یعنی ماه شب تار اباعبدالله
«قمر الله» یعنی میر و علمدار اباعبدالله
«قمر الله» یعنی یار اباعبدالله
«حرم الله»؛ کربلا
«حرم الله»؛ کربلا
***
قافله نه! حلقهی عشّاق را!
وقت خطر، ذکر ظفر زینب است!
مدعی عشق بگویید کیست؟!
عاشق اگر زینب است
ماده شیر شاه
میرسد از راه
سرّ مستوره
اسدالله
«اسدالله» یعنی عقیله، خواهر اباعبدالله
«اسدالله» یعنی زینب، لشکر اباعبدالله
«اسدالله» یعنی تالی حیدر اباعبدالله
«اسدالله» یعنی بنت علی ولی الله