صدایی از حرم میاد
صدای مادرم میاد
چشام نمیبینه ولی
بوی برادرم میاد
قدم به چشم من گذاشتی
خجالتم دادی حسین جان
دست منو بغل گرفتی
به زحمت افتادی حسین جان
من برم با مشک پاره
سمت خیمه با چه رویی؟!
جز فدا شدن برا تو
من ندارم آرزویی
سر خم می سلامت
شکند اگر سبویی
***
نذر تو شد وجود من
وقتی برادرت شدم
همین که خوردم به زمین
زائر مادرت شدم
آبروی من رو زمینه
آبی که قطرهقطره پخشه
از طرف من به سکینه
بگو اباالفضلو ببخشه
چی کشیدی وقتی دیدی
نه علم هست نه عمویی؟!
یهدفعه شدی شکسته
مثل بغض تو گلویی
سر خم می سلامت
شکند اگر سبویی
***
منو رها کن رو زمین
پاشو برو برادرم
من و تو اینجاییم داداش
کیه مراقب حرم؟!
خدا کنه تا قبل از اینکه
زینب اسیر شه من بمیرم
کاشکی تنم تو خیمهها بود
تو شعلهها آتیش بگیرم
من نباشم که بلرزه
دل زینب سر مویی
با سر شکسته داره
با سر تو گفتوگویی
سر خم می سلامت
شکند اگر سبویی