باید که عاشق شم
یجوری که بگن شبیه معشوقم
یه عشقی که آخر
خاکم کنه پای ضریح معشوقم
خاصیت عشق همینه
که رنگ معشوقو بگیری
اگه بگه برو بمونی
اگه بگه بمیر بمیری
با این همه ادّعا چرا هنوز
این همه فرق بین ما
بین حسین فاطمه با حسین ما
یادت باشه ماییم که زیر دینشیم
نه اون به زیر دین ما
حبیبی حبیبی
تو خیلی غریبی
***
من از تو ممنونم
که اسمتو از این نفس نمیگیری
تویی اون آقایی
که چیزی که دادی رو پس نمیگیری
مثل غمت پیدا نمیشه
تموم عالمو بگردم
هنوزم اونقدی که میخوام
برای تو گریه نکردم
جز عشق تو چی میتونه مرگمو
شیرینتر از عسل کنه
یه ذرّه خاکو به شفا بدل کنه
هرکی به جز تو بود محال بود حرّو هم
ببخشه و بغل کنه
حبیبی حبیبی
تو خیلی غریبی
***
برا همه داری
تو رحمت همیشگی و دائم رو
حتّی تو گودالم
داشتی تو نیّت شفاعت شمرو
گردو غبارای بیابون
کفن برای پیکرت بود
یه قطرشم بهت ندادن
آبی که مهر مادرت بود
ای بدن زیر سنگ و نیزهها
چی شده نامرتّبی
حتّی سر نیزه به فکر زینبی
سه روز رو خاک کربلا رها شدی
ای زینت دوش نبی
حبیبی حبیبی
تو خیلی غریبی
شاعر: محمّد رسولی